بهناز نفردستگردی؛ هادی فرهادی
چکیده
از جمله مسائلی که هر سازمان میبایست توجه ویژهای به آن نماید، شناخت مسائل روانی و شغلی کارکنان است. لذا امروزه توجه به سازه بهزیستی شغلی در میان کارکنان رو به افزایش است. همچنین با توجه به شرایط کاری کارکنان در سازمانها و تمایل افراد به کار در ساعتهای طولانی، میتوان شاهد بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار بود. پژوهش ...
بیشتر
از جمله مسائلی که هر سازمان میبایست توجه ویژهای به آن نماید، شناخت مسائل روانی و شغلی کارکنان است. لذا امروزه توجه به سازه بهزیستی شغلی در میان کارکنان رو به افزایش است. همچنین با توجه به شرایط کاری کارکنان در سازمانها و تمایل افراد به کار در ساعتهای طولانی، میتوان شاهد بروز عواقب ناشی از آن همچون اعتیاد به کار بود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار با توجه به نقش میانجی سلامت روان انجام گردید. این پژوهش از نظر نوع، توصیفی و از نظر روش یک پژوهش همبستگی است و جامعه آماری آن را کلیه کارکنان یک سازمان در شهر اصفهان به تعداد دوهزار نفر تشکیل دادهاند که از میان آنان، تعداد 310 نفر بهعنوان نمونه از طریق روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای اعتیاد به کار، بهزیستی شغلی، خودتنظیمی هیجانی، رگه تاریک شخصیت خودشیفته و سلامت روان بود. دادههای حاصل از پژوهش با استفاده از روش همبستگی پیرسون و مدلسازی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که رابطه خودتنظیمی هیجانی با سلامت روان، سلامت روان با بهزیستی شغلی و خودشیفتگی با اعتیاد به کار، مثبت معنیدار است و رابطه خودشیفتگی با سلامت روان و رابطه سلامت روان با اعتیاد به کار منفی و معنیدار است (05/0>p). همچنین مدل ارائهشده از برازش مطلوبی برخوردار است و سلامت روان، میانجی رابطه خودشیفتگی و خودتنظیمی هیجانی با بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار است (05/0>p)؛ بنابراین به دلیل نقش و اهمیت پدیدههایی همچون بهزیستی شغلی و اعتیاد به کار در سازمانها، توجه به این یافتههای مهم باید مدنظر مدیران و سیاستگذاران سازمانها قرار بگیرد.