سیدرحیم صفوی میرمحله؛ شبنم زرجو؛ فاطمه پورسبحان دورقی؛ محمد کشاورز
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر تنهایی کارکنان با نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باجگیری عاطفی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. اعضای نمونه در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمانهای ورزشی سمنان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر قلدری سازمانی بر تنهایی کارکنان با نقش میانجی سرپرستی استثمارگر و باجگیری عاطفی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. اعضای نمونه در این مطالعه 212 نفر از کارکنان سازمانهای ورزشی سمنان بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادهها، روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS 2 مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا بهره گرفته شد و به منظور محاسبه پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت و ضریب آن برای تمام سازههای پژوهش بیشتر از 7/0 گزارش شد. نتایج نشان دادکه قلدری سازمانی با ضریب مسیر 44/0 اثر مثبت و معنیداری بر احساس تنهایی کارکنان در سازمان دارد. همچنین، اثر مثبت و معنیداری میان متغیرهای قلدری سازمانی با سرپرستی استثمارگرایانه با ضریب مسیر 64/0 و باجگیری عاطفی با ضریب مسیر 50/0 وجود داشت. علاوه بر این، سرپرستی استثمارگر و باجگیری عاطفی بهترتیب با ضریب مسیر 42/0 و 38/0 اثر مثبت و معنیداری بر احساس تنهایی در سازمان داشتند. همچنین، سرپرستی استثمارگرایانه و باجگیری عاطفی نقش میانجیگر را بین قلدری سازمانی و احساس تنهایی در سازمان ایفا کردند (01/0p<). در صورتی که در یک سازمان قلدری رواج داشته باشد، سرپرستی استثمارگر و باجگیری عاطفی بیشتری از سوی مدیران مشاهده خواهد شد و این امر به نوبه خود منجر به احساس تنهایی کارکنان در سازمانهای ورزشی میگردد. از سوی دیگر چنانچه مدیران در سازمانهای ورزشی رفتارهای مبتنی بر اعتماد و احترام نسبت به کارکنان داشته باشند، به دنبال باجگیری عاطفی از زیردستان خود نخواهند بود و سرپرستی سازمانی در جهت بهبود عملکرد و بهرهوری کارکنان خواهد بود و بدین ترتیب ارتباطات مؤثرتری میان کارکنان شکل میگیرد که این امر به نوبه خود میتواند از احساس تنهایی کارکنان در سازمانهای ورزشی بکاهد.
داود فیض؛ سلمان احمدی؛ محمد کشاورز
چکیده
توجه به موضوعات روانشناسی و انگیزشی کارکنان یکی از موضوعات مهم در سازمانهای دولتی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین افسردگی و بهزیستی اینجهانی کارکنان با توجه به نقش میانجیگر سه متغیر انگیزش درونی، بیرونی کنترلشده و بیانگیزگی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی ...
بیشتر
توجه به موضوعات روانشناسی و انگیزشی کارکنان یکی از موضوعات مهم در سازمانهای دولتی است. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین افسردگی و بهزیستی اینجهانی کارکنان با توجه به نقش میانجیگر سه متغیر انگیزش درونی، بیرونی کنترلشده و بیانگیزگی انجام شده است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی، از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری در این مطالعه 189 نفر از کارکنان سازمانهای دولتی شهر شیراز بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور تحلیل دادهها، روش حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS2 مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که افسردگی بر بهزیستی اینجهانی کارکنان و انگیزش درونی تأثیر منفی و معنیدار، اما بر انگیزش بیرونی کنترلشده و بیانگیزگی تأثیر مثبت و معنیداری دارد. همچنین انگیزش درونی و انگیزش بیرونی کنترلشده تأثیر مثبت و معنیداری بر بهزیستی اینجهانی کارکنان دارند. رابطه افسردگی بر بهزیستی اینجهانی کارکنان نیز به وسیله سه متغیر میانجی انگیزش درونی، انگیزش بیرونی کنترلشده و بیانگیزگی مورد تأیید قرار گرفت. با توجه به اینکه کارکنان در سازمانها نیاز به توانایی روانی بالایی دارند، وجود حالت افسردگی منجر به کاهش این توانایی میگردد و از طرف دیگر احساس بهزیستی اینجهانی کارکنان را کمرنگ مینماید. زمانی که شرایط لازم برای انگیزش کارکنان فراهم گردد، بهزیستی اینجهانی بالاتری در آنها به وجود خواهد آمد. این پژوهش برای اولین بار تلاش کرد افسردگی و تأثیر آن بر انگیزش درونی، انگیزش بیرونی کنترلشده، بیانگیزگی و بهزیستی اینجهانی کارکنان را مورد سنجش قرار دهد.
حسین دامغانیان؛ محسن فرهادی نژاد؛ محمد کشاورز
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انحرافات بینفردی در رابطه بیتمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش انجام گرفت. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان اداره آب منطقهای فارس در شهر شیراز بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل دادهها از روش Smart PLS2 استفاده شد. یافتهها نشان داد که بیتمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش رابطه منفی ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی انحرافات بینفردی در رابطه بیتمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش انجام گرفت. نمونه پژوهش 104 نفر از کارکنان اداره آب منطقهای فارس در شهر شیراز بود که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جهت تحلیل دادهها از روش Smart PLS2 استفاده شد. یافتهها نشان داد که بیتمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش رابطه منفی و معنیدار با انحرافات بینفردی رابطه مثبت دارد. نتایج همچنین رابطه منفی انحرافات بینفردی را با قصد تسهیم دانش تأیید کرد. نقش واسطهای انحرافات بینفردی در رابطه بیتمدنی سازمانی با قصد تسهیم دانش مورد حمایت واقع نشد.