برزان سلیمانی؛ انور دست باز؛ آرمان عزیزی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که براساس قاعده «کلاین» برای نمونهگیری ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی فرسودگی شغلی بر اساس ویژگیهای شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران صورت پذیرفت. پژوهش حاضر جز تحقیقات توصیفی و از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پرستاران در استان کردستان در سال 1401 بودند که براساس قاعده «کلاین» برای نمونهگیری در معادلات ساختاری، 234 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیت (McCrae & Costa, 1992) (NEO)، مقیاس دشواریهای تنظیم هیجان (Gratz & Roemer, 2004)، پرسشنامه تحریفهای شناختی (Abdullahzadeh, 2010)، پرسشنامه استاندارد همجوشی شناختی (Gillanders et al., 2014) و پرسشنامه فرسودگی شغلی (Maslach & Jackson, 1981) استفاده شد. دادهها با استفاده از معادلات ساختاری با نرمافزار Amos-22 تجزیه و تحلیل شدند. یافتههای این پژوهش حاکی از آن بود، مدل بررسی فرسودگی شغلی براساس ویژگیهای شخصیتی و تحریفات شناختی با نقش واسطهای دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی در پرستاران دارای برازش مطلوبی میباشد. تحریفات شناختی (01/0>p، 23/8= t)، روانرنجورخویی (01/0>p، 91/5= t)، دشواری تنظیم هیجانی (01/0 >p، 85/2 = t) و همجوشی شناختی (01/0>p، 94/2= t) اثر مستقیم مثبت و معنیدار، همچنین گشودگی (01/0 >p، 14/3-= t) و وجدانگرایی (01/0>p، 75/3- =t) اثر مستقیم منفی و معنیدار بر فرسودگی شغلی دارد. نتایج آزمون سوبل نشان داد اثر غیرمستقیم روانرنجورخویی (05/0>p، 11/0β=) و تحریفات شناختی (05/0>p، 07/0β=) بهواسطه دشواری تنظیم هیجان بر فرسودگی شغلی مثبت و معنیدار میباشد، همچنین اثر غیرمستقیم تحریفات شناختی (05/0>p، 16/0β=) بهواسطه همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی مثبت، در عینحال اثر غیرمستقیم برونگرایی (01/0>p، 33/0- β=) و وجدانگرایی (01/0>p، 13/0-β=) بهواسطهی همجوشی شناختی بر فرسودگی شغلی منفی و معنیدار میباشد. در این راستا تغییر و بهبود ویژگیهای شخصیتی و تحریفات شناختی در کنار کاهش دشواری تنظیم هیجانی و همجوشی شناختی زمینه برای کاهش فرسودگی شغلی در پرستاران ایجاد مینماید.
زهرا ملک زاده؛ حمیدرضا عریضی؛ هاجر براتی
چکیده
انتخاب کارکنان برای دورکاری و چگونگی برقراری ارتباط با هریک از دورکاران یک نگرانی عمده برای کارفرمایان است. پژوهش حاضر بر آن بود تا با تحلیل شخصیت، رضایت از کانالهای ارتباطی و میزان دورکاری، یک شاخص کاربردی برای پاسخ به این دغدغه ارائه دهد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه ...
بیشتر
انتخاب کارکنان برای دورکاری و چگونگی برقراری ارتباط با هریک از دورکاران یک نگرانی عمده برای کارفرمایان است. پژوهش حاضر بر آن بود تا با تحلیل شخصیت، رضایت از کانالهای ارتباطی و میزان دورکاری، یک شاخص کاربردی برای پاسخ به این دغدغه ارائه دهد. بنابراین، این پژوهش با هدف بررسی رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و خشنودی شغلی در کارکنان با تجربه دورکاری با توجه به نقش تعدیلگر رضایت از کانالهای ارتباطی و میزان دورکاری انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان با تجربه دورکاری و عضو پیامرسان تلگرام و واتساپ ساکن استان تهران یا اصفهان در اسفند سال ۱۳۹۹ و فروردین سال ۱۴۰۰ بود. نمونهگیری به حجم ۹۸ نفر و به شیوه در دسترس صورت پذیرفت. دادهها توسط پرسشنامههای فرم کوتاه شخصیتی پنج عاملی نئو، مقیاس خشنودی شغلی جاج و بونو و مقیاس رضایت ارتباطی اسمیت، پاتموس و پیتز گردآوری شد و از طریق رگرسیون سلسلهمراتبی مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که از بین ابعاد شخصیتی تنها روانرنجوری با خشنودی شغلی دارای رابطه معنیدار و منفی است. بین میزان دورکاری و خشنودی شغلی رابطه معنیداری مشاهده نشد. رضایت از کانالهای ارتباطی تعدیلگر رابطه بین ویژگیهای شخصیتی روانرنجوری، وظیفهشناسی و توافقپذیری با خشنودی شغلی بود. بر اساس نتایج پژوهش حاضر به دستاندرکاران سازمانی توصیه میشود در هنگام گمارش کارکنان به دورکاری به ویژگیهای شخصیتی آنها و نیز نوع کانالهای ارتباطی توجه نمایند.
لیلی پورعلیقلی ایپچی؛ هادی فرهادی
چکیده
هدف این پژوهش بررسی رابطه اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری با توجه به نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای شخصیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه ماماهای شاغل در سه بیمارستان زنان مامایی شهر تبریز (الزهرا – طالقانی- 29 بهمن) در سال 1397 بود که از میان آنها 120 نفر با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای ...
بیشتر
هدف این پژوهش بررسی رابطه اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری با توجه به نقش تعدیلکنندگی ویژگیهای شخصیتی بود. جامعه آماری شامل کلیه ماماهای شاغل در سه بیمارستان زنان مامایی شهر تبریز (الزهرا – طالقانی- 29 بهمن) در سال 1397 بود که از میان آنها 120 نفر با استفاده از روش سرشماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای اعتیاد به کار وارت، اشتیاق کاری سالوانا و شافلی، کیفیت زندگی کاری والتون، و پنج عامل شخصیت نئو کاستا و مک کری بودند. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی در نرمافزار SPSS-23 تحلیل شدند. نتایج نشان داد که اعتیاد به کار و اشتیاق کاری با کیفیت زندگی کاری همبستگی مثبت و معنیداری دارند (p <0.05). نتایج تحلیل رگرسیون نیز نشان داد که هر دو متغیر اعتیاد به کار و اشتیاق کاری، توان پیشبینی کیفیت زندگی کاری را داشتند (p <0.05). در نهایت، نتایج تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که هیچ یک از ویژگیهای شخصیتی رابطه اعتیاد به کار و کیفیت زندگی کاری را تعدیل نمیکنند، اما از بین ویژگیهای شخصیتی، وظیفهشناسی و تجربهپذیری، نقش تعدیلکنندگی معنیداری در رابطه بین اشتیاق کاری و کیفیت زندگی کاری دارند (p <0.05).
ناهید هاشمیان بجنورد؛ مسعود مقدس زاده بزار؛ فاطمه علیدوستی
چکیده
تحقیقاتی که در رابطه با تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر عملکرد شغلی انجام شده، عمدتاً براساس تحلیل همبستگی یا رگرسیون بوده و تغییرات عملکرد شغلی براساس هر مؤلفه از شخصیت را تبیین کرده است. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند نقش عوامل شخصیتی را در عملکرد شغلی تبیین کند و صرفاً متکی بر دادههای جمعآوریشده از شاغلین نباشد. این روش ...
بیشتر
تحقیقاتی که در رابطه با تأثیر ویژگیهای شخصیتی بر عملکرد شغلی انجام شده، عمدتاً براساس تحلیل همبستگی یا رگرسیون بوده و تغییرات عملکرد شغلی براساس هر مؤلفه از شخصیت را تبیین کرده است. هدف از این تحقیق ارائه مدلی است که بتواند نقش عوامل شخصیتی را در عملکرد شغلی تبیین کند و صرفاً متکی بر دادههای جمعآوریشده از شاغلین نباشد. این روش وزن تأثیر هر عامل را بر عملکرد شغلی بر اساس نظر خبره تبیین میکند. خبره با استفاده از مقایسههای زوجی، ترجیح هر عامل شخصیتی را بر دیگری بیان میکند؛ سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی وزن هر عامل مشخص میشود. با همین روش وزن شخصیت در مقایسه با تخصص و تجربه تعیین میگردد. این روش برای کارکنان دانشگاه خیام و در سه بخش امور دانشجویی، امور مالی و اداره آموزش انجام شد. برای آزمون مدل، معاونان آموزشی، مالی و دانشجویی بهعنوان خبره انتخاب شدند. با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی و نرمافزار Choice Expert وزن هر عامل در عملکرد محاسبه شد. وزنهای محاسبهشده در نرمافزار با توجه به نرخ ناسازگاری اندک، قابل قبول بود. در اداره آموزش وزنهای مسئولیتپذیری 0.51، موافق بودن 0.21 تمایل به تجربیات جدید 0.04، برونگرایی 0.05، روانرنجوری 0.16؛ در امور مالی، مسئولیتپذیری 0.62 موافق بودن 0.20، تمایل به تجربیات جدید 0.10، برونگرایی 0.05 و روانرنجوری 0.03 و در امور دانشجویی مسئولیتپذیری 0.52، موافق بودن 0.14، تمایل به تجربیات جدید 0.24 برونگرایی 0.04 و روانرنجوری 0.06 بهدستآمد که در هر سه شغل بررسیشده، مسئولیتپذیری بیشترین نقش را در تبیین عملکرد نشان داد. عملکرد محاسبهشده با معادلات توسعه دادهشده توسط مدل با عملکرد شغلی واقعی براساس آزمون همبستگی اسپیرمن همبستگی معنیداری نشان داد (p <0.05).در مجموع، علاوه بر روش رگرسیون میتوان از روش تحلیل سلسله مراتبی برای تبیین وزن عوامل شخصیتی در عملکرد شغلی استفاده نمود.
علیرضا آقایوسفی؛ لیلی سیه جانی؛ حامد یزدخواستی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و اهمالکاری سازمانی در بین کارکنان شاغل در بیمارستان بود. نمونه شامل 100 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بخشهای مختلف درمانی و اداری بیمارستان شهید باهنر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل و اهمالکاری سازمانی بود. نتایج حاکی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر مطالعه رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و اهمالکاری سازمانی در بین کارکنان شاغل در بیمارستان بود. نمونه شامل 100 نفر بود که به روش نمونهگیری در دسترس از بخشهای مختلف درمانی و اداری بیمارستان شهید باهنر تهران انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای پرسشنامه 16 عاملی شخصیت کتل و اهمالکاری سازمانی بود. نتایج حاکی از آن است که عاملهای N، Q2 و Q4 (01/0>p) از ویژگیهای شخصیتی با خردهمقیاس ناکارآمدی از اهمالکاری، عاملهای N و Q4 (01/0>p) با خردهمقیاسهای بیزاری از تکلیف و تشویش ذهنی و عامل Q1 (05/0>p) با خردهمقیاس تشویش ذهنی همبستگی مثبت معنیدار دارند. همچنین یافتههای تحلیل آماری رگرسیون نشان میدهد عاملهای N، Q2 و Q3 برای خردهمقیاس ناکارآمدی و عاملهای N، Q1، Q2 و Q4 برای خردهمقیاس تشویش ذهنی و عوامل N و Q4 برای خردهمقیاس بیزاری از تکلیف (05/0>p) پیشبینیکننده مناسبی هستند.