علی عبدی؛ نعمت اله عزیزی؛ زینب میرزایی
چکیده
هدف این پژوهش تعیین میزان برازش مدل مفهومی شادکامی سازمانی براساس حمایت سازمانی و اجتماعی ادراکشده با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان بود. روش طرح پژوهشی حاضر، از نوع همبستگی و جز پژوهشهای کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی شهرستان دهلران به تعداد 640 نفر بود که براساس جدول مورگان 240 نفر به روش نمونهگیری ...
بیشتر
هدف این پژوهش تعیین میزان برازش مدل مفهومی شادکامی سازمانی براساس حمایت سازمانی و اجتماعی ادراکشده با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری معلمان بود. روش طرح پژوهشی حاضر، از نوع همبستگی و جز پژوهشهای کاربردی میباشد. جامعه آماری شامل معلمان ابتدایی شهرستان دهلران به تعداد 640 نفر بود که براساس جدول مورگان 240 نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده پرسشنامههای شادکامی سازمانی (1985) Watson et al. ، حمایت سازمانی ادراکشده (1986) Eisenberger et al.، حمایت اجتماعی ادراکشده (1988) et al. Zimet و کیفیت زندگی کاری (1973) Walton بود. براساس نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری، شاخصهای برازش مدل مورد مطالعه تأیید شد و نتایج نشان داد حمایت اجتماعی ادراکشده بر شادکامی سازمانی اثر مثبت و معنیداری دارد. اثر حمایت سازمانی بر کیفیت زندگی کاری معنیدار بود. همچنین اثر کیفیت زندگی کاری بر شادکامی سازمانی مثبت و معنیدار بود. اثرات غیرمستقیم حمایت سازمانی و اجتماعی ادراکشده بر شادکامی سازمانی با نقش میانجی کیفیت زندگی کاری مثبت و معنیدار شد. در این پژوهش اثر حمایت سازمانی ادراکشده بر شادکامی سازمانی و اثر حمایت اجتماعی ادراکشده بر کیفیت زندگی کاری معنیدار نبود. با توجه به نتایج بهدست آمده پیشنهاد میشود مسئولان آموزش و پرورش، با افزایش حمایت سازمانی و اجتماعی و بالا بردن سطح رفاه و کیفیت زندگی کاری معلمان در جهت شادکامی سازمانی آنان بکوشند تا معلمان نیز بتوانند، سازمان را در کسب نتایج بهتر یاری نمایند.