مقاله مروری
حمیدرضا عریضی
چکیده
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگیهای محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ میشود. یکی از این ویژگیها تقارن متغیرها در پژوهشهای همبستگی کیفی معادلات همارز است. در این مقاله، نخست پژوهشهای با دو متغیر شرح داده میشود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهشهای رابطهای و نیز تمایز علیت در فرضیههای رابطهای میپردازد. ...
بیشتر
هدف مقاله حاضر بررسی ویژگیهای محوری معادلات است که در هر تبدیلی از معادلات حفظ میشود. یکی از این ویژگیها تقارن متغیرها در پژوهشهای همبستگی کیفی معادلات همارز است. در این مقاله، نخست پژوهشهای با دو متغیر شرح داده میشود و به تمایز بین مفهوم علیت در پژوهشهای رابطهای و نیز تمایز علیت در فرضیههای رابطهای میپردازد. سپس، به متغیر سوم ارجاع داده میشود که معمولاً به نادرست تحت عنوان میانجی معرفی میشود. در این مقاله موضوع مدلهای همارز در کاربرد تحلیل ساختارهای کواریانسی مورد بحث قرار گرفته است. پس از تشریح نقش معادلات در پژوهشهای روانشناسی، رویکرد اکتشافی در آن معادلات مورد تأکید قرار داده شده است. نخست رویکرد معادله برآوردکننده کلی با ماتریس همبستگی مستقل که دارای دو نوع اندازهگیری برای هر آزمودنی میباشد، تشریح میشود که همبستگیها به صورتی مورد ملاحظه قرار گرفته است که قبلاً پپ و ویتاکر و سوسیدل در معادلات دورانساز خود برای مدلهای رگرسیون محدود و کامل ارائه کردهاند. معادله دوم به پژوهش کیوانآرا و همکاران (2016) مربوط میشود. این مقاله نشان داده است که پژوهشگران نمیتوانند قبل از کاربرد دادهها در یکی از دو نوع طرح پژوهشی آن را مورد تأیید قرار دهند. این دو نوع طرح بهترتیب طرح طولی و آزمایشی میباشند. این مقاله همچنین نقش طرحهای طولی را که به نام طرحهای متقاطع تأخیری است مورد بحث قرار داده و توجه پژوهشگران را به ساخت فرضیههای تحلیل میانجی در پژوهشهای ایرانی جلب کرده است که ویژگیهای مجادله علمی را نداشته و از نوعی رویکرد خطابهای سود میجوید. در این مقاله اشاره شده است که این روش نادرست ادامه سنت کاربرد آمارههای اجتماعی از قبیل تحلیل رگرسیون گام به گام به جای آمارههای تأییدی از قبیل رگرسیون سلسلهمراتبی است. برخی از جنبههای فلسفه علم و بخصوص ابطالپذیری در مورد این فرضیهها مورد بحث قرار گرفته است. در بخش پایانی مقاله قواعدی برای تولید مدلهای همارز در تحلیل مسیر معرفی شده است و پیشنهاد میکند که در پژوهشهای تحلیل میانجی در ایران این شکاف پر شود.
مقاله پژوهشی
کامران مظهری؛ احمد برجعلی؛ عبداله معتمدی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجیگری تابآوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستانهای دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320N=). تعداد 250 پرستار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامههای آنلاین ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه اضطراب کرونا و نگرانی سلامتی با کیفیت زندگی پرستاران با میانجیگری تابآوری بود. جامعه آماری شامل تمامی پرستاران زن شاغل در بیمارستانهای دولتی کرونایی شهر اهواز در شش ماه اول سال 1400 بود (320N=). تعداد 250 پرستار با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و با استفاده از شبکه مجازی واتس آپ، پرسشنامههای آنلاین در اختیار آنان قرار گرفت. به منظور گردآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، 2006)، مقیاس اضطراب کرونا علیزاده و همکاران (1399)، مقیاس نگرانی سلامتی ولز و دیویس (1994)، و پرسشنامه تابآوری کانر و دیویدسون (2003) استفاده شد. دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. همچنین، اثرات غیرمستقیم از طریق روش بوتاستراپ مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم اضطراب کرونا بر تابآوری (35/0-=β، 01/0>p)، نگرانی سلامتی بر تابآوری (20/0=β، 05/0>p)، اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی (11/0-=β، 05/0>p) و تابآوری بر کیفیت زندگی (58/0=β، 01/0>p) معنیدار هستند. با این حال، مسیر مستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی (03/0=β، 05/0<p) معنیدار نبود. همچنین، اثر غیرمستقیم اضطراب کرونا بر کیفیت زندگی از طریق تابآوری و نیز اثر غیرمستقیم نگرانی سلامتی بر کیفیت زندگی از طریق تابآوری معنیدار بوده(01/0>p)،. با توجه به تأثیر نامطلوب اضطراب و نگرانی نسبت به سلامتی بر تابآوری و کیفیت زندگی پرستاران، پیشنهاد میشود که آموزشهایی در جهت مدیریت اضطراب و نگرانی در حوزه سلامتی انجام شود.
مقاله پژوهشی
رباب مختاری
چکیده
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس اعتماد تیمی کاستا و اندرسون (2011) و نیز بررسی رابطه اعتماد با انسجام و عملکرد در درون تیمهای کاری انجام شده است. طرح پژوهش حاضر همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اردبیل در سال 1400 بود. تعداد ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف تعیین ویژگیهای روانسنجی مقیاس اعتماد تیمی کاستا و اندرسون (2011) و نیز بررسی رابطه اعتماد با انسجام و عملکرد در درون تیمهای کاری انجام شده است. طرح پژوهش حاضر همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری (SEM) است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان اردبیل در سال 1400 بود. تعداد 196 نفر به روش سرشماری انتخاب شدند و پرسشنامههای پژوهش را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاسهای اعتماد تیمی (کاستا و اندرسون، 2011)، صداقت (جارونپا و همکاران، 1998)، پیشآمادگی برای اعتماد (آشلیگ و همکاران، 2012)، انسجام تیمی (کارلس و دیپائولا، 2000) و عملکرد تیمی (وست و مارکیویکس، 2004) بودند. به منظور بررسی همسانی درونی و پایایی مقیاس از روش ضریب آلفای کرونباخ و همبستگی هر ماده با نمره کل آزمون استفاده شد. نتایج نشان داد این مقیاس از پایایی قابل قبولی برخوردار است. به منظور بررسی روایی مقیاس اعتماد تیمی از چند روش استفاده شد. اول، تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار چهار عاملی این مقیاس با 20 ماده از برازش مناسبی برخوردار است. دوم، نتایج حاصل از بررسی روایی همگرا نشان داد که مقیاس اعتماد تیمی با مقیاسهای صداقت و پیشآمادگی برای اعتماد رابطه مثبت و معنیداری دارد. سوم، نتایج حاصل از روایی پیشبین نشان داد که اعتماد تیمی قادر به پیشبینی انسجام تیمی و عملکرد تیمی میباشد. در مجموع، یافتههای پژوهش نشان دادند که مقیاس اعتماد تیمی یک مقیاس پایا و معتبر برای سنجش اعتماد تیمی در سازمانهای ایرانی میباشد.
مقاله پژوهشی
زهرا سندی؛ کریم کیاکجوری
چکیده
رفتارهای اخلاقی بهعنوان تنظیمکننده روابط میان انسانهاقادر هستند تا عملکردهای اخلاقی کارکنان را تعیین نمایند. در این راستا، رهبران در سطوح مختلف سازمانها نقش مهمی در توسـعه و تـداوم فرهنـگ اخلاقـی و رفتـار اخلاقی اعضای سازمان ایفا میکنند.بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهرهبریاخلاقی با رفتار اخلاقی کارکنان ادارات ...
بیشتر
رفتارهای اخلاقی بهعنوان تنظیمکننده روابط میان انسانهاقادر هستند تا عملکردهای اخلاقی کارکنان را تعیین نمایند. در این راستا، رهبران در سطوح مختلف سازمانها نقش مهمی در توسـعه و تـداوم فرهنـگ اخلاقـی و رفتـار اخلاقی اعضای سازمان ایفا میکنند.بنابراین هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطهرهبریاخلاقی با رفتار اخلاقی کارکنان ادارات امور مالیاتی استان گیلان با توجه به نقش میانجیگر فضیلت سازمانی ادراک شده و نقش تعدیلگر تناسب فرد-شغل بود. این مطالعه از لحاظ هدف، کاربردی و با توجه به رویکرد، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، کارکنان ادارات امور مالیاتی شهرهای رشت، لاهیجان و انزلی به عنوان خوشههای منتخب بودند و 285 نفر از آنها به صورت تصادفی ساده به عنوان نمونه انتخاب شدند. به منظور جمعآوری دادهها، پرسشنامههای استاندارد رهبری اخلاقی براون، تروینو و هریسون، رفتار اخلاقی لو و لین، فضیلت سازمانی ادراک شده کامرون، برایت و کازا و تناسب فرد-شغل ساکس و اشفورث استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی و نرم افزارSPSS24 انجام شد.نتایج نشان داد رهبری اخلاقی بر رفتار اخلاقی کارکنان به صورت مستقیم و به صورت غیرمستقیم از طریق متغیر میانجی فضیلت سازمانی ادراک شده تأثیرگذار است. اما مشخص شد تناسب فرد-شغل در رابطه بین فضیلت سازمانی ادراک شده و رفتار اخلاقی کارکنان نقش تعدیلگر ندارد. بنابراین رهبر یک سازمان به عنوان الگوی اخلاقی سازمان میتواند در ترغیب رفتار اخلاقی کارکنان مؤثر باشد و طبیعتا اخلاقیات آنها به تکامل فضیلت سازمانی و رفتار اخلاقی کارکنان نیز کمک می کند.
مقاله پژوهشی
امیرحسین یزدانی؛ محمود نجفی؛ علی اکبر امین بیدختی؛ محمدعلی محمدی فر؛ اسحاق رحیمیان بوگر
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر مؤلفههای آن در کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبهآزمایشی به شیوه پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از بین کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع با روش نمونهگیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی آموزش هوش سازمانی بر مؤلفههای آن در کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع انجام شد. پژوهش حاضر، یک مطالعه شبهآزمایشی به شیوه پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه بود. بدین منظور از بین کارکنان ستادی یکی از صنایع وزارت دفاع با روش نمونهگیری در دسترس 32 نفر انتخاب شدند و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (16 نفر) و گواه (16 نفر) قرار گرفتند. بسته محققساخته آموزش هوش سازمانی طی 11 جلسه دو ساعته برای گروه آزمایش اجرا شد. در طول این مدت گروه گواه هیچگونه آموزشی دریافت نکردند. هر دو گروه مقیاس محققساخته هوش سازمانی را در مراحل پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS-19 تحلیل شد. نتایج تحلیل کوواریانس چندمتغیری نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه در کلیه مؤلفههای هوش سازمانی به جز مدیریت دانش تفاوت معنیداری وجود دارد و میانگین نمرات گروه آزمایش در این مؤلفهها در مرحله پسآزمون از گروه گواه بیشتر بود (001/0≥p). هوش سازمانی از جمله عواملی است که بر افزایش بهرهورى سازمانها و عملکرد مطلوب کارکنان تأثیر دارد، بنابراین انجام اقداماتی برای ارتقای سطح این متغیر توصیه میشود.
مقاله پژوهشی
زهرا سلطانی شال؛ گلنوش بادلی
چکیده
همهگیری کووید-19، یک بحران غیرمعمول بهداشت جهانی است که با گسترش سریع در سراسر جهان و مرگ و میر چشمگیر ناشی از آن همراه بوده است. در چنین شرایطی متخصصین بهداشت به ویژه پرستاران نقشی حیاتی ایفا میکنند. تابآوری آنها در طی همهگیری نه تنها برای ادامه کار در شرایط بحرانی و مراقبت همه جانبه از بیماران، بلکه برای کنترل شیوع بیماری ...
بیشتر
همهگیری کووید-19، یک بحران غیرمعمول بهداشت جهانی است که با گسترش سریع در سراسر جهان و مرگ و میر چشمگیر ناشی از آن همراه بوده است. در چنین شرایطی متخصصین بهداشت به ویژه پرستاران نقشی حیاتی ایفا میکنند. تابآوری آنها در طی همهگیری نه تنها برای ادامه کار در شرایط بحرانی و مراقبت همه جانبه از بیماران، بلکه برای کنترل شیوع بیماری بسیار مهم است. پژوهش حاضر به منظور کشف و بررسی متغیرهای روانشناختی و سازمانی مؤثر بر تابآوری و ادامه کار پرستاران در شرایط بحرانی و استرسآور پاندمی در سال 1399 صورت گرفته است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر نحوه گردآوری دادهها کیفی میباشد. جامعه پژوهش حاضر پرستاران شاغل در بیمارستانهای مختص به بیماران مبتلا به ویروس کرونا در مشهد و بجنورد میباشند. نمونهگیری به صورت هدفمند انجام گرفت. با 15 نفر از پرستاران از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته و عمیق- با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و استفاده از وسایل ارتباط جمعی، اطلاعات جمعآوری شده است. تجزیه و تحلیل دادهها از طریق روش تحلیل چارچوبی که مشتمل بر پنج مرحله است صورت گرفته است. با توجه به اطلاعات گردآوری شده از بین متغیرهای روانشناختی، انعطافپذیری روانشناختی و هوش معنوی بر تابآوری پرستاران نقش تعیینکنندهای داشتهاند و در بین متغیرهای سازمانی، تعهد سازمانی (تعهد عاطفی، تعهد مستمر، تعهد هنجاری) نقش برجستهای در میزان تابآوری پرستاران داشته است. با توجه به نتایج حاصل از مصاحبههای صورت گرفته، هوش معنوی، انعطافپذیری روانشناختی و تعهد سازمانی منجر به تابآوری پرستاران شده است و از طرف دیگر نبود کیفیت زندگی کاری مناسب در شرایط پاندمی مانعی برای ادامه کار پرستاران ایجاد نکرده است و با وجود شرایط بحرانی و کمبود امکانات بهداشتی و روانشناختی به کار خود ادامه دادهاند که نشان میدهد مؤلفههای درونی و معنوی نقش تعیین کنندهای در تابآوری پرستاران در شرایط بحرانی، بخصوص در دوران پاندمی کووید-19، ایفا میکنند.
مقاله پژوهشی
شیما نجفی نژاد؛ محسن عارف نژاد؛ رضا سپهوند
چکیده
با رشد و توسعه سازمانها، حرکت به سمت ساختارهای غیرمتمرکز و افقی، نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان توسط مدیران به امری دشوار و تا حد زیادی غیرممکن مبدل شد. خودرهبری اثرات قابل توجهی بر سازمانها میگذارد؛ از جمله اثرات خودرهبری میتواند به خشنودی شغلی، خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی ...
بیشتر
با رشد و توسعه سازمانها، حرکت به سمت ساختارهای غیرمتمرکز و افقی، نظارت مستقیم بر عملکرد کارکنان توسط مدیران به امری دشوار و تا حد زیادی غیرممکن مبدل شد. خودرهبری اثرات قابل توجهی بر سازمانها میگذارد؛ از جمله اثرات خودرهبری میتواند به خشنودی شغلی، خلاقیت و نوآوری اشاره کرد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر استراتژی خودرهبری بر موفقیت مسیر شغلی با نقش میانجی مسیر شغلی پروتیین میباشد. پژوهش حاضر، برحسب هدف از نوع تحقیقات کاربردی، از نظر روش جمعآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و از نظر نوع دادهها توصیفی پیمایشی میباشد. جامعه آماری پژوهش، شامل کلیه کارکنان شعب سازمان امور مالیاتی استان لرستان میباشد، که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده، و طبق جدول مورگان، 72 نفر انتخاب شدهاند. دادهها با استفاده از پرسشنامههای استاندارد خودرهبری، موفقیت مسیر شغلی و مسیر شغلی پروتئین جمعآوری گردید. دادههای جمعآوریشده با استفاده از روش حداقل مربعات جزئی و با نرمافزار Smart PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که مسیرهای مستقیم استراتژی خودرهبری به موفقیت کارراهه، استراتژی خودرهبری به کارراهه پروتیین و کارراهه پروتیین به موفقیت کارراهه مثبت و معنیدار میباشد. همچنین، نقش میانجی کارراهه پروتیین در رابطه بین استراتژی خودرهبری و موفقیت کارراهه تأیید شد. در مجموع، با توجه به نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد میگردد که جهت ارتقای استراتژی خودرهبری و همچنین ارتقای سطح مهارت کارکنان سازمانها، کارگاههای آموزشی مرتبط طراحی و برگزار گردد.
مقاله پژوهشی
سید مجتبی عقیلی؛ آزاده سیف حسینی؛ آرزو اصغری؛ میترا نمازی
چکیده
امروزه موضوع سلامت کارکنان بسیار مورد توجه پژوهشگران قـرار گرفته است. انگیزش یک حالت درونی است که رفتار انسان را انرژی بخشیده، فعال ساخته، به حرکت درآورده و به سوی اهداف معینی هدایت می کند. همچنین خودکارآمدی، قضاوت شخصی فرد از تواناییهای خود برای سازماندهی و انجام یک فعالیت میباشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش ...
بیشتر
امروزه موضوع سلامت کارکنان بسیار مورد توجه پژوهشگران قـرار گرفته است. انگیزش یک حالت درونی است که رفتار انسان را انرژی بخشیده، فعال ساخته، به حرکت درآورده و به سوی اهداف معینی هدایت می کند. همچنین خودکارآمدی، قضاوت شخصی فرد از تواناییهای خود برای سازماندهی و انجام یک فعالیت میباشد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش شادکامی بر خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان انجام شد. طرح پژوهش نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون_ پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری در این تحقیق عبارت بودند از کلیه کارکنان اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان گلستان؛ که 30 نفر از آنها که نمره انگیزش شغلی و خودکارآمدی پایینتری داشتند به صورت هدفمند انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بود از پرسشنامه انگیزش شغلی کیچنر و پرسشنامه خودکارآمدی شرر و همکاران که در مراحل پیش آزمون و پسآزمون توزیع شد. سپس گروه آزمایش طی مدت 8 جلسه (هر جلسه 120 دقیقه) تحت آموزش شادکامی فوردایس قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس در نرمافزار SPSS-22 استفاده شد. یافتههای حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر انگیزش شغلی تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0>P). همچنین در دو گروه آزمایش و گواه از نظر خودکارآمدی تفاوت معنیداری وجود دارد (05/0>p). با توجه به نتایج پژوهش حاضر، آموزش شادکامی با بهرهگیری از فنون ابراز احساسات، دوری از افکار نگرانکننده، زندگی در حال و آشنایی با شخصیت سالم میتواند یک روش کارآمد جهت افزایش خودکارآمدی و انگیزش شغلی کارکنان به شمار رود.
مقاله پژوهشی
رقیه نداف پور؛ رقیه شاهانی شلمانی؛ علی قدیمی
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی شغلی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر کرج انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان شاغل در ادارات آموزش و پرورش شهر کرج بود (382 نفر). از این تعداد از طریق فرمول کوکران 200 نفر بهعنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. روش ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی رابطه تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی شغلی کارکنان ادارات آموزش و پرورش شهر کرج انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی کارکنان شاغل در ادارات آموزش و پرورش شهر کرج بود (382 نفر). از این تعداد از طریق فرمول کوکران 200 نفر بهعنوان نمونه پژوهش با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی مرحلهای انتخاب شدند. روش پژوهش کاربردی و از نوع همبستگی با هدف پیشبینی بود. ابزار جمعآوری دادهها شامل پرسشنامههای تناسب فرد-سازمان اسکروگینس و پرسشنامه فرسودگی شغلی مسلش بود. دادههای بهدستآمده با استفاده از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی شغلی کارکنان دارای رابطه منفی و معنیداری میباشد (01/0p<). همچنین، تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با فرسودگی عاطفی رابطه منفی و معنیداری داشت (01/0p<)، اما رابطه تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل با ابعاد شخصیتزدایی و فقدان موفقیت فردی کارکنان معنیدار نبود (05/0p>). در مجموع، با توجه به یافتههای این پژوهش، هر چقدر که تناسب شخص-سازمان و شخص-شغل بیشتر باشد فرسودگی شغلی کارکنان کمتر خواهد شد.
مقاله پژوهشی
سیده ربابه قادری؛ سمیه صالحی؛ فهیمه نیکخواه
چکیده
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطهای خودشفقتورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای خودشفقتورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول ...
بیشتر
این پژوهش با هدف بررسی نقش واسطهای خودشفقتورزی در رابطه بین تعهد اجتماعی و عزت نفس با سازگاری شغلی انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. 480 نفر از کارکنان زن و مرد شاغل در اداره آموزش و پرورش منطقه 19 شهر تهران در سال 1399- 1398 به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب و به پرسشنامههای خودشفقتورزی نف (2003)، تعهد اجتماعی کارول (1991)، عزت نفس روزنبرگ (1989) و سازگاری شغلی دیویس و لافتکوویس (1984) پاسخ دادند. تحلیل دادهها با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری و در نرمافزار AMOS-24 انجام شد. نتایج نشان داد که تعهد اجتماعی دارای اثر مثبت مستقیم و معنیدار بر سازگاری شغلی است (01/0P<)، و خودشفقتورزی نیز بر سازگاری شغلی اثر مستقیم و معنیدار دارد (01/0P<). همچنین، اثر غیرمستقیم تعهد اجتماعی و عزت نفس بر سازگاری شغلی با واسطه خودشفقتورزی معنیدار بود (01/0P<). با توجه به نتایج پژوهش پیشنهاد میشود خودشفقتورزی به عنوان یک برنامه آموزشی مورد توجه مشاوران و روانشناسان مدرسه قرار گیرد.
مقاله پژوهشی
مصطفی عاشقی؛ سیدمحمدجواد موسوی نیا؛ عبدالزهرا نعامی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجیگری تعهد سازمانی انجام گرفت. رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان به رفتارهایی گفته میشود که طی آن افراد اقدام به نقض ارزشهای اصلی جامعه، آداب و رسوم، قوانین یا معیارهای رفتاری مناسب به منظور ارتقای عملکرد سازمان یا اعضای آن ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان با میانجیگری تعهد سازمانی انجام گرفت. رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان به رفتارهایی گفته میشود که طی آن افراد اقدام به نقض ارزشهای اصلی جامعه، آداب و رسوم، قوانین یا معیارهای رفتاری مناسب به منظور ارتقای عملکرد سازمان یا اعضای آن انجام میدهند. این تعریف دو بُعد از رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان را برجسته میکند. اول، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری غیراخلاقی است؛ زیرا شامل اعمالی میشود که بر خلاف ارزشها، قوانین یا هنجارهای اجتماعی است. دوم این که، رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان، رفتاری تعمدی است که با هدف منفعت رساندن به سازمان، اعضای سازمان و یا رهبرشان انجام گیرد. پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه کارکنان دانشگاه شهید چمران اهواز بود که از میان آنها 133 نفر به روش تصادفی طبقهای بهعنوان نمونه پژوهش حاضر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه رهبری اخلاقی براون و همکاران، پرسشنامه هویت سازمانی مائل و اشفورث، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر و پرسشنامه رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان آمفرس و همکاران است. دادهها از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با نرمافزارهای SPSS-23 و AMOS-23 تحلیل شدند. تحلیلهای الگویابی معادلات ساختاری برازش الگوی پیشنهادی را تأیید کرد. نتایج حاکی از آن بود که رهبری اخلاقی و هویت سازمانی بر رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان تأثیر مثبت و معنیداری دارند (01/0p<). همچنین، نقش میانجی تعهد سازمانی در رابطه بین رهبری اخلاقی و هویت سازمانی با رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان تأیید شد (01/0p<). در مجموع، نتایج نشان داد وقتی سازمانی دارای رهبری اخلاقی باشد و کارکنان کار خود را بامعنا تلقی کنند و دلبستگی بالایی به کار و محیط کار داشته باشند در چنین شرایطی تعهد سازمانی بیشتری را خواهند داشت و طبق نظریه تبادل اجتماعی به دنبال جبران خواهند بود و برای سود رساندن به سازمان خود احتمالاً رفتار غیراخلاقی به نفع سازمان بیشتری خواهند داشت.
مقاله پژوهشی
محمد مهدی؛ حسن غفاری؛ عالیه مهدی نژاد؛ گل بهار پورانجنار
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترومای سازمانی بر سلامت روان پرستاران با توجه به نقش تعدیلگری سرسختی روانشناختی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی-پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل پرستاران برخی از بیمارستانهای منتخب آجا است که تعداد 162 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. برای ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ترومای سازمانی بر سلامت روان پرستاران با توجه به نقش تعدیلگری سرسختی روانشناختی است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و به لحاظ گردآوری دادهها، توصیفی-پیمایشی است. جامعة آماری پژوهش حاضر شامل پرستاران برخی از بیمارستانهای منتخب آجا است که تعداد 162 نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب گردید. برای گردآوری دادهها از پرسشنامههای ترومای سازمانی، سلامت روان و سرسختی روانشناختی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادههای پژوهش از روش رگرسیون و نرمافزار SPSS-22 استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که ترومای سازمانی بر سلامت روان اثر منفی و معنیداری دارد. از طرفی، سرسختی روانشناختی، از نقش تعدیلگری معنیداری در رابطه مذکور برخوردار نمیباشد. بر اساس نتایج پژوهش توصیه میشود تا به مواردی مانند آموزش مثبتاندیشی، افزایش امید به زندگی پرستاران، تمرکز بر هوش معنوی پرستاران، افزایش حمایت سازمانی ادراکشده پرداخته شود.