حسن رنگریز؛ محمود زارچی؛ حسین عباسیان؛ ایرج سلطانی
چکیده
تغییر و تحول، از ویژگیهای مهم سازمانهای کارا و اثربخش است. فرهنگ سازمانی نقش اساسی در این تحول دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالیمحور در صنعت فولاد بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روششناسی کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از دادهها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهرهگیری ...
بیشتر
تغییر و تحول، از ویژگیهای مهم سازمانهای کارا و اثربخش است. فرهنگ سازمانی نقش اساسی در این تحول دارد. هدف پژوهش حاضر ارائه مدل تحول فرهنگ سازمانی تعالیمحور در صنعت فولاد بود. به منظور دستیابی به این هدف، از روششناسی کیفی مبتنی بر روش نظریه برخاسته از دادهها شامل سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با بهرهگیری از رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین استفاده شد. بهمنظور جمعآوری دادهها از مصاحبههای ساختارنایافته و برای رسیدن به مشارکتکنندگان از نمونهگیری هدفمند بهره برده شد و البته در خلال جمعآوری داده، جهت تکمیل نظریه از نمونهگیری نظری استفاده گردید، یعنی از افراد به فراخور ابهامات و خلأهای نظری بهره برده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران خبره در حوزه تعالی و کارشناسان ویژه صنعت فولاد اصفهان بود که با تعداد 17 نفر به اشباع نظری رسید. برای رسیدن به مفاهیم، مقولهها و طبقات، دادههای حاصل از مصاحبهها بر اساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی مطابق شیوه پارادایمی اشتروس و کوربین مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با کمک نرمافزار MAXqda 18 سازماندهی گردید. شرایط علی شامل عوامل فناورانه، عوامل فردی و عوامل سازمانی، شرایط زمینهای شامل فرهنگ و محیط، ساختار و فرایند و بلوغ سازمانی، شرایط مداخلهگر شامل عوامل مرتبط با جامعه، عدالت سازمانی و پایش و ارزیابی، راهبردها شامل مدیریت مشارکتی، مدیریت انگیزش، توسعه زیرساختها و توانمندسازی و پیامدهای حاصل شامل رشد فردی، توسعه سازمانی و توسعه اجتماعی بهدست آمد. جهت اعتبارسنجی مدل بهدستآمده با کمک خبرگان و به روش دلفی ضریب کندال محاسبه گردید. با توجه به یافتههای مطالعه حاضر، پیشنهاد میشود نقش مؤثر فرهنگ سازمانی از سوی مدیریت سازمانها موردبازنگری جدی و عمیق قرار گیرد؛ چراکه سازمانها با درک اهمیت دانش در پی راههای خلق آن هستند.